عروسک ملوسکم عروسک ملوسکم ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
شروع زندگي من وباباششروع زندگي من وباباش، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
آشنايي من و باباشآشنايي من و باباش، تا این لحظه: 23 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

عروسک ملوسک

اعداد

عزیز دلبندم  دیروز سه ماهه شدی . الان به نظرم 3 چه عدد قشنگی میاد . بزرگ شدی . خانم شدی . الان با وجود تو اعداد معنی گرفتن . چون من ثانیه ها و دقیقه ها و ساعت ها و روزها رو برای بزرگ شدنت می شمرم .  وقتی خوابی نفس ها تو می شمارم .اینکه در روز چند بار شیر میخوری . چند بار میخوابی و چند بار بیدار میشی ؟ ساعت های همه کارهاتو حفظ هستم . باورم نمیشه انقدر بزرگ شدی گل گلم . سه روزه از خودت صدا در میاری . حرف می زنی با اون صدای لطیفت . وقتی از همه چیز راضی هستی جفت دستاتو مشت می کنی . وقتی که مشتت کم کم باز بشه یعنی یه چیزی اذیتت کرده . وقتی تو بغل من میخوابی من نباید حرف بزنم . وقتی شیر میخوری باید روی زمین باشی اگه کسی بخواد تو بغل ...
12 مهر 1392

روزی دوباره در آینده.....

    بگذار زمانه از حسادت بترکد انگشتان من چه به انگشتان "تو" می آیند....     دخترم ... یه روزی دوباره این عکس رو می ذاریم . روزی که دستهای تو پر از شور و شوق جوانی و دستهای من پر از چین و چروک پیری میشه . ...
10 مهر 1392

ددر

٣١ شهریور سه تایی رفتیم پارک مختاری . خیلی عالی بود . یه پارک با یه طراحی سنتی و کلاسیک عالی . باغی که مال مستوفی الممالک بوده و من حسابی ازش لذت بردم. تو هم دختر خوبی بودی . کالسکه ات رو بابات می روند . کلی خوش گذروندیم. لالا هم کردی . داشتم فکر می کردم که تو هم در آینده مثل من از تاریخ و همه چیزهای تاریخی لذت می بری یا نه ؟ این هم عکس سرکار خانم .   امروز با جناب آقای رادین خان رفتیم تو محوطه ماشی و کلی گشتیم . بعدش خاله مریم جون اومد خونه ماشی و کلی خوش گذشت . این رادین مشکوک می زنه . همه اش با مامانای دختر دار می گرده . بعد از اینکه تو مسابقه عکاسی نفر دوم شده کلی اعتماد به نفسش رفته بالا و اول رفت سراغ آیسان . دیروزهم رفته ...
6 مهر 1392
1